نشست نافرهنگیشدن زبان در بستر تحولات اجتماعی در قالب همایش هویت زبانی ناآرامی۱ و با حضور دکتر صادق رشیدی، عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان و پژوهشگر فرهنگ و هنر، عصر پنجشنبه ۵ آبان درسالن سلمان هراتی حوزه هنری برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی حوزه هنری، دکتر رشیدی در ابتدای این نشست از دفتر پاسداشت زبان فارسی که پیشگام نشستهایی با موضوعات نوین شده قدردانی کرد و سپس درباره موضوع این نشست خاطرنشان کرد: بحث نافرهنگیشدن زبان هنوز در جایی مطرح نشده و ایدهای بود که خود من دادم و دارم در این باره تحقیق میکنم.
وی درباره سبک کارش در این خصوص ادامه داد: در این بحث و پژوهش، دادهها و محتوایم را از واقعیتهای اجتماعی و بومی اخذ میکنم و دیگر مطابق با سنت آکادمیک فقط نظریهها را تبدیل به متن نمیکنم و نظریه را از واقعیت موجود استخراج می کنم.
دکتر رشیدی در ادامه با اشاره به تحلیل زبان در رویکردهای ساختگرایانه که در آن زبان را مستقل از بافت فرهنگی و اجتماعی میپندارند گفت: تحلیلهای من مربوط به شرایط اجتماعی معاصر است.
وی افزود: ما طبق تعریف فرهنگ، فارغ از تعاریف مختلف نظری آن، داریم در نظم نمادین و ساختاری اجتماعی زندگی میکنیم که در آن انسان بیرون از سپهر فرهنگ قابل تعریف نیست چون بیرون از حوزه فرهنگ، حوزه آشوب، توحش و طبیعت است. حتی هنرمندان محیطی، که دارند طبیعت را تصرف و دستکاری می کنند، دارند طبیعت را دچار نشانگی فرهنگی میکنند.
این استاد دانشگاه در ادامه با اشاره به اینکه نشانهها و نمادها کارکرد خود را از دست دادهاند، به چگونگی رخ دادن این جریان پرداخت و تصریح کرد: در جایجای این ساختار اجتماعی دچار آشوب و بینظمی هستیم، چون با وجود فضای فرهنگی، در عمل کارکردها مبتنی بر غریزه است؛ یعنی فرد بهرغم قوانین موجود، هرجا که تمایل دارد پارک میکند، دوربرگردان را هرجا که دوست دارد برمیگردد یا چراغ قرمز را رد میکند! وقتی که قوانین و نشانههای مبتنی بر نظم اجتماعی را، که برای انسجام بخشیدن به سازمان اجتماعی شکل گرفتهاند، نادیده میگیرند، براساس عقلانیت و منطق حرکت نمیکنند، دارند برمبنای رفتاری هیجانی و غریزی تصمیم میگیرند. پس در اینجا، فرهنگ، به فرهنگ غریزی تبدیل میشود. پیادهرو محل تردد است ولی وقتی موتورسیکلت به راحتی در آن عبور میکند، دیگر این قلمرو مفهوم ندارد، چون سازمان اجتماعی دیگر عملکرد صحیحی ندارد و دارد برمبنای تصمیمات غیرمنطقی یا کنشهای غریزی، نه به مفهوم فرویدی آن، عمل میکند که این وضعیت آشوب است و در اینجا است که فرهنگ دارد تبدیل به حوزه نافرهنگ میشود. در این وضعیت، دیگر هر اتفاقی ممکن است بیفتد و مرزبندی و نظم نمادین دیگر معنایی ندارد و نشانهها تهی از معنا میشوند.
رشیدی ادامه داد: زبان هم در این وضعیت، به عنوان مهمترین مؤلفه ارتباطی در مناسبات اجتماعی، دچار این نافرهنگی می.شود. این زبان، دیگر زبان فرهنگ نیست، بلکه زبان آشوب است و اینجاست که نمیبایست در فضای دانشگاهی، زبانی مغایر با آن فضا به کار گرفته شود و زبان از حوزه سپهر فرهنگی دانشگاه وارد قلمرو نافرهنگ شود. حالا پاسخهایی میتوان به این اتفاق داد. به عنوان مثال بگوییم که فرهنگ، جزوی از زبان است یا بالعکس و اینکه همه امور محصوز زباناند. البته نظریههای مختلفی در این باره موجود است اما آنچه غالب است اینکه چون زبان تولید گفتمان میکند و با قدرت، هویت و دیگر مقولهها و مفاهیم اجتماعی ارتباط دارد، چگونگی استفاده از پراکتیسها و کنشهای اجتماعی را هم میتواند رقم بزند و در بحث کارکردهای ایدئولوژیک زبان هم این اتفاق میافتد. به همین دلیل است که زبان را یک کنش اجتماعی میدانند.
دکتر رشیدی در ادامه با اشاره به تقسمبندی زبان به زبان ادبی، علمی و معیار خاطرنشان کرد: تکلیف با زبان معیار است هرچند که گاهی همین زبان معیار، مزربندی اش با زبان ادبی نیز به هم میریزد و بنابر این، به هرگونه تغییرات شکلی فرمالیستی مبتنی بر تغییرات شکلی زبان معیار، اعتبار ادبی میبخشد. به همین خاطر، به هر گزاره ساده زبانی که در آن عملکردی فرمالیستی و تغییراتی شکلگرایانه اتفاق بیفتد، ساحتی شعری میبخشند. در اینجاست که پرسش چه هنر است و چه هنر نیست با فروپاشیده شدن مرز بین زبان معیار و زبان ادبی پیش میآید. به عنوان مثال «مارسل دوشان» سنگ پیشابه را امضا کرده و در کانتکس موزه میگذارد و بدین ترتیب به آن مرجعیت و اعتبار هنری میبخشد. درواقع، چگونگی بهکارگیری نوع خاصی از زبان تبدیل به شعارهای مختلف اجتماعی در اتفاقات مختلف میشود و سپس تبدیل شدن آن به یک تایتل و رمز و بعد تبدیل آن به گزاره ای زبانی، که هزاران هشتگ میخورد هم تابع چنین روندی است. یعنی عوامل متعدد پیرامونی میآید و به آن گزاره که ممکن است مربوط به حوزه نافرهنگی زبان باشد، اعتبار زبانی میبخشد. بنابراین، با هرگونه بهرهبرداری یا کارکرد زبان، باید منتظر رویدادهایی فرهنگی در جامعه باشیم. حالا کسانی که خبره دیپلماسی هستند، میدانند که چگونه از زبان استفاده کنند و گاهی شفافیت زبانی میتواند سازمانی اجتماعی را دچار ناامنی کند.
دکتر رشیدی در ادامه این نشست، به نسبیگرایی خطرناکی که اکنون جامعه به آن دچار است اشاره کرد و با پیشکشیدن این بحث پساساختارگرایان که گفتند سوژههای اجتماعی وجود ندارند و چندپاره هستند خاطرنشان کرد: سوژهها هم در موقعیتهای مختلف، با وجود چندپارهبودن و نبود و فقدان سوژه مرکزی، نقش ایفا میکنند چون این چندپارگیشان به معنای این نیست که سوژهها در حال دروغ گفتن هستند، آنچه که ما از آن تعبیر ریاکاری یا تظاهر داریم، ولی درواقع، آنها دارند نقش ایفا میکنند.
وی در این باره اضافه کرد: این نسبیگرایی باعث نامشخصشدن مرزها شده و حتی نوعی از ناسزاگویی، نوعی اعتراض تلقی میشود و این گونه است که میپندارید این هم نوعی سلیقه و سبک است اما درواقع، ناهنجاری ایجاد میشود و در اینجاست که دیگر روشهای مطالبهگری هم مبهم میشود. بنابراین، باید درباره شیوههای مطالبهگری حرف زد و بگوییم که چرا مطالبات اجتماعی در فضایی مثل دانشگاه نیز به سمت نوعی ناهنجاری و درنهایت اهانت یا هر نوع واکنشی میرود که ازنظر من واکنشی نافرهنگی است. البته نافرهنگ نه به این معنا که سلسلهمراتبی از فرهنگ، چون شهری و پایتختنشینی و... . مثل اصطلاح کف خیابان که خیلی رایج شده و دارد کف خیابان را از حوزههای نخبگانی متمایز میکند.
دکتر رشیدی در این باره خاطرنشان کرد: حوزههای نخبگانی متعالی و نیمهمتعالی هم دارند در فرهنگ متعالی موردنظر، از گزارههایی زبانی بهره میگیرند که به طور دقیق نقش نافرهنگی دارند. درواقع، باید پرسید؛ چه اتفاقی افتاده است که این آشوب، همزمان مرزها و کارکردهای اجتماعی را به سمت نوعی بلبشوی اجتماعی برده است. شاید کارشناسانی از منظر جامعهشناسی به آسیبشناسی بپردازند و بحث آموزشندادن شیوه مطالبهگری طرح شود.
این پژوهشگر در ادامه بر لزوم تعامل با طرف مقابل هم تأکید کرد و گفت: ناهنجاریهای زبانی ناشی ازاین پندار است که گویا کسی زبان مرا نمیشنود و بنابراین، بهسمت بهکارگیری زبانی نافرهنگی میرود تا کسی زبانش را بشنود.
وی افزود: در اینجا دیالوگ دچار اشکال شده و اگر این تعامل یا چرخهٔ زبانی سر جایش برگردد، زبان در کارکرد فرهنگی یا کارکرد و محیط خودش قرار میگیرد و دیگر دچار نافرهنگی نمیشود و بحثی هم از نافرهنگیشدن زبان نمیکنیم هر چند که متأسفانه این بحث حوزههای دیگری را هم دربرگرفته که ازجمله باید به صورتهای زنانه و مردانه آن اشاره کرد که هر کدام کارکردهایی از جنس خود دارند.
رشیدی در بخش دیگری ازاین نشست، به نسبت زبان و قدرت هم پرداخت و خاطرنشان کرد: طرف قدرتمند بهواسطه قدرتی که دارد، مجاز است هرگونه تمایل دارد از این زبان استفاده کند.
وی افزود: گستره کارکرد زبان چنان زیاد است که ساحتهای فرهنگ مادی، ذهنی و اجتماعی هم تحت تأثیرش قرار میگیرند. وی سپس به کارکرد زبان بصری در نقاشیها و شعارنویسیهای دیواری هم پرداخت و گفت: حوزه زبان، ابعاد فرهنگ را دچار چالش میکند و ازآنجا که ساحت ذهنی فرهنگ مبتنی بر باورها و عقاید است، آشوب زبانی آنها را نیز دچار تنش میکند. و همین طور شئون اجتماعی در این فضا دچار تنش و آشوب میشوند و این آشفتگی زبانی، آشوب اجتماعی، فرهنگی و حتی علمی ایجاد میکند که این نشاندهندهٔ اهمیت زبان و مورد غفلت واقع شدن آن است.
رشیدی با ابراز تأسف از محدودشدن مطالعات زبانی به حوزههای آکادمیک افزود: کمتر پیش آمده که زبان را از منظر اجتماعی، فرهنگی و متناسب با شرایط روز به بحث بگذارند و این در صورتی است که جا دارد نقش کلیدی زبان در به آشوب کشیدن وضعیت اجتماعی نیز بررسی شود.
وی در این باره یادآوری کرد: ممکن است کسانی هم معترض شوند که دارید بحث زبان و آزادی بیان را محدود میکنید، اما ما داریم بهواسطه نوعی گفتمان علمی بحث میکنیم و اگر انتقادی داریم باید در قلمرو اینگونه از زبان بیان کنیم. یعنی نخبه و استاد دانشگاه، شیوه زبانی به کار میگیرد که با شئون دانشگاهی و فرهنگی و گاهی انسانی سازگار است.
دکتر رشیدی در پایان چنین جمعبندی و نتیجهگیری کرد: غریزیشدن فرهنگ فارغ از اتفاقات اخیر، بسیار خطرناک است، چون هم باعث تهیشدن نظامهای نشانهای ارتباطی میشود و هم باعث بیانسجامی فرهنگی، امنیتی و شرایط اجتماعی خواهد شد.
قابل توجه است، نشستهای «زبان کودک در بحران و رسانه» با حضور فرزانه فخریان، فعال رسانهای و پژوهشگر زبان، «خطاهای شناختیزبانی در ناآرامی» با سخنرانی پویا امامی، مترجم و مولف کتاب در زمینه علوم شناختی و پژوهشگر فرهنگ، «زبان بهمثابه تصویر هویت در ناآرامیهای ۱۴۰۱» با سخنرانی دکتر محمدجواد عظیمی استاد دانشگاه، «روایتها در جامعه؛ ارزشهای صدق و کارآمدی» با سخنرانی کورش علیانی، دانشآموخته زبانشناسی و پژوهشگر، «جامعهشناسی شعارهای طنز جنبشهای اجتماعی» با سخنرانی محمد فکری دانشآموخته جامعهشناسی، و «ضرورت توجه به زبان و ادبیات فارسی و کارکردهای آن در جامعه امروز» با حضور دکتر فریده داودی مقدم، دانشیار زبان و ادبیات فارسی، پنجشنبه ۵ آبان۱۴۰۱ در گام اول همایش «هویت زبانی ناآرامی» در سالن سلمان هراتی حوزه هنری برگزار شدند.
انتهای پیام/
نظر شما